رئیس جمهور گفتند که مرگ بر آمریکا مرگ بر مقامات آمریکا نیست و مرگ بر جنایت است. حال سوال اینجاست که چه کسانی مرتکب جنایات می شوند؟ مگر میتوان مخالف جنایت آمریکایی بود ولی مخالف مسببین جنایات نبود؟ این فضای رمانتیک و تاکید بر آن، مطلقا هیچ دستاوردی نداشته و فقط اراده عمومی علیه مستکبرین عالم را تضعیف می کند.
آمریکا را عامل صلح و امنیت دانستن در وضعیتی که سالها به تجاوز و جنایت در کشور های منطقه پرداخته، تمام منطق های دیپلماتیک را زیرپا گذاشته و حتی دانشمندان و فرماندهان را ترور کرده، ساده انگارانه است. لازمه مذاکره همسویی با سیاست های آمریکا و هم صدایی با جنایتکارانی است که دشمن اصلی شان جمهوری اسلامی ایران است و معتقدند سر مار را در آن یافته اند.
اظهارات و فهم برخی از شما اساتید دانشگاه علامه طباطبایی از صحنه سیاسی فعلی در نامه اخیر جمعی از اساتید و اقتصاد دانان به رئیس جمهور به قدری پر ابهام و مایوس کننده است که لازم است به نکاتی چند در خصوص آن اشاره کنیم: حالا که تصمیم گرفتید تا با قلم زدن در خون همکاران شهید و شریف خود به جای حمایت از ایستادگی ملت و نیروهای مسلح در برابر شقی و خونریزترین اقوام بشر در روی زمین بار دیگر برای نظام نسخه نشستن در مای میز مذاکره بنویسید بد نیست تا یاد آور شویم که حمله سگ هار رژیم آمریکا به خاک مقدس میهنمان دقیقا در شرایطی صورت گرفت که جمهوری اسلامی بار دیگر اثبات با اعتقاد خود به اصل دیپلماسی شرافتمندانه و نه مذاکره تحت تهدید و تحریم در آستانه دور ششم مذاکرات قرار داشت و پیام صلح طلبی خود را به گوش جهانیان رساند.
بزرگوارانی که پیشبینی تورم سه رقمی در دولت شهید رئیسی، فروپاشی اقتصادی قریبالوقوع، ضعف توان موشکی و پدافندی، فقدان سرمایه اجتماعی حاکمیت و... را داشتند، باید پاسخگو باشند که چرا همواره تحلیلها و پیشنهادهایشان همراستا با دشمنان ماست؟ چرا در همه تحلیلهای این بزرگواران، مقصر ملت ایران هستند؟ عجیب آنکه موضع بزرگواران، پیش و پس از جنگ هیچ فرقی نکرده! انگار نه انگار به کشورمان تجاوز شده! پس غیرت ملی چه میشود؟!