رئیس جمهور گفتند که مرگ بر آمریکا مرگ بر مقامات آمریکا نیست و مرگ بر جنایت است. حال سوال اینجاست که چه کسانی مرتکب جنایات می شوند؟ مگر میتوان مخالف جنایت آمریکایی بود ولی مخالف مسببین جنایات نبود؟ این فضای رمانتیک و تاکید بر آن، مطلقا هیچ دستاوردی نداشته و فقط اراده عمومی‌ علیه مستکبرین عالم را تضعیف می کند.

آمریکا را عامل صلح و امنیت دانستن در وضعیتی که سالها به تجاوز و جنایت در کشور های منطقه پرداخته، تمام منطق های دیپلماتیک را زیرپا گذاشته و حتی دانشمندان و فرماندهان را ترور کرده، ساده انگارانه است. لازمه مذاکره همسویی با سیاست های آمریکا و هم صدایی با جنایتکارانی است که دشمن اصلی شان جمهوری اسلامی ایران است و معتقدند سر مار را در آن یافته اند.

یادآوری تجربه‌ی سوریه، جایی که آزادی برخی اخلال‌گران نظم عمومی و عقب‌نشینی دولت در برابر مطالبه‌گری هدایت‌شده، به شعله‌ور شدن جنگ داخلی منجر شد، زنگ هشداری جدی است. در فضای پرمخاطره‌ امروز ایران، تأکید بر آزادی برخی افراد محصور یا محکوم به دلایل امنیتی، بدون شفاف‌سازی نقش آنان در فتنه‌های گذشته، نه گره‌گشاست و نه تأمین‌کننده انسجام ملی.

در سال ۱۳۹۷، وزارت خزانه‌داری آمریکا با ادعاهایی بی‌اساس و واهی، نام دکتر برجی را در لیست تحریم‌های ثانویه خود قرار داد. اتهاماتی چون مشارکت در توسعه سامانه‌های انفجاری، طراحی چاشنی‌های پیشرفته و فعالیت های مربوط به تسلیحات هسته ای، نشان از جایگاه ویژه و تاثیر راهبردی این شهید در معادلات علمی داشت. این تحریم، نه برای تخریب او، بلکه اعترافی نانوشته به توانمندی‌های علمی و اثرگذاری‌اش بود. دشمن می‌دانست که چنین نخبگانی، ستون‌های اقتدار ایران مستقل و انقلابی هستند

رئیس جمهور عزیز ایران اگرچه میدانیم که جنابعالی با شعار لغو تحریم ها در انتخابات پیروز شده اید اما صادقانه و بدون غرض ورزیهای سیاسی به عنوان جمعی از جوانان این آب و خاک به جنابعالی میگوییم که رخدادهای ماه های اخیر نشان میدهد که دشمن نه تنها حاضر به لغو تحریم ها و به رسمیت شناختن حقوق ملت ایران نیست؛ بلکه حاضر است برای از بین بردن منافع ایران به حمله نظامی نیز متوسل شود توقف مذاکرات عمان و تلاش برای ترمیم آسیبهای جنگ از طریق توسعه همکاری با کشورهای متعدد حامی ایران مطالبه دانشجویان از جنابعالی است.

فعالیت‌هایی نظیر ایست‌بازرسی، گشت‌‌های بسیج، ارائه خدمات روانشناسی، فضاسازی محله و پخش ادعیه‌های توصیه شده توسط مقام معظم رهبری و سایر مراجع عالی قدر جهت نصرت در جنگ، جمع آوری اطلاعات افراد متخصص محله، عیادت از مجروحان و داغ‌دیدگان و ... جمله فعالیت هایی است که می‌تواند از سوی مردم صورت پذیرد.

ایران خواهان صلح است؛ همانطور که حاضر شد برای نفع متقابل و حفظ صلح در منطقه با برهم زننده توافقات قبلی دوباره اقدام به مذاکره نماید. اما متحد اصلی و غیر قابل انکار طرف مذاکره کننده با چراغ سبز دولت آمریکا اقدام به حمله ددمنشانه ای به خاک عزیز ایرانمان کرد که باب هر نوع گفت وگویی را بست و ما را وادار به ورود به جنگ نمود. بنابراین ما در مسیر جنگ و محکومیت های حقوقی و سیاسی علیه اسرائیل با قدرت حرکت میکنیم در یک کلام ما صلح طلبیم، اما جنگ بلد.

با توجه به سابقه جنایت‌های متعدد رژیم صهیونیستی و حمایت‌های بی‌قیدوشرط قدرت‌های استکباری و در رأس آن آمریکا از این رژیم کودک‌کش، هرگونه مذاکره و تعامل با بزرگترین حامی رژیم صهیونسیتی را خلاف شأن ملت ایران و انقلاب اسلامی می‌دانیم. تنها زبان قابل فهم برای آمریکا و ایادی آن، زبان قدرت و مقاومت است.

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که وظیفه ذاتی‌اش نظارت بی‌طرفانه و فنی بر فعالیت‌های هسته‌ای کشورهای عضو است، این روزها به جولانگاه سیاسی‌کاری‌های یک‌جانبه و ناعادلانه علیه جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است.

قوه قضائیه همواره ملجأ مردم و مأمن عدالت خواهان بوده و در مسیر تحقق عدالت اسلامی نقشی بی بدیل ایفا می نماید. بدون شک مبارزه بی امان با فساد چه در سطح جامعه و چه در درون نهادهای حاکمیتی به ویژه دستگاه قضا نقشی کلیدی در امید آفرینی و ارتقای سرمایه اجتماعی دارد. جنابعالی بارها بر لزوم مبارزه قاطع با فساد و صیانت از سلامت دستگاه قضایی تأکید فرموده اید. خوشبختانه در دوره مدیریت حضرت عالی برخورد با تخلفات و مقاسد حتی در سطوح بالا و در ارتباط با افراد منتسب به مسئولان یا موسوم به آقازاده ها به یک اصل پذیرفته شده تبدیل شده است.

ربایش این کشتی اقدامی آشکار در نقض آزادی دریانوردی، اصول مسلم حقوق بین‌الملل و ارزش‌های انسانی به شمار می‌رود و نمایانگر چهره واقعی رژیمی است که با توسل به زور، سرکوب و سانسور، تلاش می‌کند صدای مظلومان را در این محاصرهٔ غیرانسانی خاموش کند.

بدیهی است موضع آمریکا درباره غنی‌سازی، نشانه‌ای است از ادامه همان سیاست «فشار برای امتیازگیری». اما در شرایطی که ایران توانسته علی‌رغم همه فشارها، بر فناوری غنی‌سازی مسلط شود، عقب‌نشینی از این حق مشروع، نه‌تنها پیام ضعف به دشمنان مخابره می‌کند، بلکه سرمایه اجتماعی پشتوانه برنامه هسته‌ای را نیز تضعیف می‌کند.