به گزارش خبرنگار کف دانشگاه، دبیر شورای تببین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی شیراز پیرامون مذاکرات یادداشتی را منتشر کرده است. متن یادداشت به شرح زیر است:
در مدت اخیر، بار دیگر موضوع مذاکرات ایران و آمریکا به یکی از داغترین محورهای فضای رسانهای، محافل سیاسی و گفتگوهای روزمره مردم بدل شده است. انتشار اخبار مختلف، گمانهزنیها درباره توافقات احتمالی، نشان میدهد که فضای افکار عمومی کشور جدا تحتتأثیر این موضوع قرار گرفته است. مردم چشم انتظار شنبههایی هستند که ببینند روند مذاکرات این هفته قرار است چه بلایی بر سر قیمت ارز و طلا بیاورد؛ این یعنی همان معیشتی که با چند تیتر دچار نوسان می شود. با این حال، مهم است که دور از فضای هیجانی با نگاهی عمیق، مبتنی بر تجربه و عقلانیت، این مسیر را ارزیابی کنیم.
در ماه گذشته، امیدهایی از احیای ارتباطات دیپلماتیک غیرمستقیم ایران و آمریکا شکل گرفت. در حالی که خط قرمز ایران تا به اینجا موضوع هسته ای بوده طرف مقابل نیز این مسئله را پذیرفته است.
با نگاهی به تجربه مذاکرات دهه ۹۰ بهویژه توافق برجام، فهم درستی از اتفاقات فعلی خواهیم داشت. در حالی که با امید به رفع تحریمها، بخش بزرگی از ظرفیت کشور معطل نتیجه مذاکرات باقی ماند، آمریکا بدون هیچ هزینهای از توافق خارج شد و تحریمها را تشدید کرد. همان زمان رهبر معظم انقلاب بارها هشدار دادند که نمیتوان به وعدههای دشمن اعتماد کرد و نباید اقتصاد کشور را به مذاکرات گره زد. اکنون، پس از گذشت سالها، تجربه بهروشنی نشان داده است که مذاکره با آمریکا، نهتنها گرهگشا نبوده، بلکه در بزنگاههای تاریخی، به ابزار فشار بیشتر بر ملت ایران بدل شده است. چرا که مذاکره بر سر تحریم ها با این پیش فرض نسبت به طرف مقابل انجام می گیرد که تحریم ها اثرگذار بوده و هیچ راه برون رفتی برای ما باقی نیست.
مرور فقط چند مورد از توافق های صورت گرفته در ۲۰ سال اخیر نشان می دهد که چرا این اعتماد افراطی عاقلانه نیست. توافق سعد آباد در ۱۳۸۲ ایران غنی سازی خود را لغو کرد اما آمریکا تحریم های جدیدی اعمال کرد و اروپا از تضمین حقوق ایران سر باز زد. دو سال بعد ایران فعالیت های هسته ای را متوقف کرد آمریکا و اروپا تعهد ندادند و حتی پیشنهاد توقف کامل غنی سازی را مطرح کردند. برجام که از سال ۱۳۹۲ دنبال شد. در سال ۱۴۰۲ نیز آمریکا با آزاد سازی ۶ میلیارد از اموال بلوکه شده ایران موافقت کرد اما پس از انتقال به حساب قطر، دوباره آن را مسدود کرد و تحریم های بیشتری وضع کرد.
واقعیت این است که ادامه مذاکرات اگر هم لازم باشد، باید با اقتدار و از موضع بالا و صرفاً برای گرفتن امتیاز باشد، نه برای امید بستن به گشایش از جانب دشمن. تمرکز اصلی کشور باید بر تقویت زیرساختهای اقتصادی، خنثیسازی تحریمها و بهرهگیری از ظرفیتهای داخلی باشد. همانطور که رهبر انقلاب فرمودند، علاج کشور در «اقتصاد مقاومتی» و اتکا به درون است، نه در چشم دوختن به لبخند دیپلماتها یا امضای بیضمانت قدرتهای بدعهد.
روند پیش روی مذاکرات و دلیل تعویق
تعویق مذاکرات در این مقطع نیز امری طبیعی به شمار می رود. مقرر شده بود دور چهارم مذاکرات مثل دو دور قبلی بعد از یک هفته آغاز شود ولی اعلام شد که مذاکرات با چند روز تأخیر در چهارشنبه انجام خواهد شد. اینکه طولانی شدن این فرآیند به چه دلیل است و بازنده و برنده این وضعیت کدام طرف است موضوعی است که باید به ابعاد مختلف آن پرداخت.
۱- نباید انتظار داشت مذاکرات با این اهمیت، فراز و فرود و بررسیهای دقیق نداشته باشد. به هر حال طرفین باید با دقت خواستههای طرف مقابل را بررسی کنند و پاسخ بدهند و این یک فرآیند کاملا طبیعی است. در حقیقت شکلگیری انتظار توافق سریع غیر طبیعی است.
(ادامه این قسمت را در نشریه تلنگر مطالعه کنید)
در پایان باید گفت جمهوری اسلامی در عرصه مذاکرات فعال و هوشمندانه عمل کرده و اکنون توپ در زمین آمریکاست. اما در حوزه دیپلماسی عمومی لازم است دستگاه سیاست خارجی با مردم و رسانه ها ارتباط شفاف تری داشته باشد تا رسانه های غیر همسو نتوانند افکار عمومی را منحرف کنند.نباید فراموش کنیم که معطل نگاه داشتن مردم و مسئولین به میز مذاکره، ظلم به توانمندیهای داخلی است. مذاکره اگر هم به عنوان تاکتیک دنبال شود، نباید راهبرد اصلی ما شود. راهبرد ما باید خودکفایی، مردمیسازی اقتصاد و پیشرفت بدون اتکا به دشمن باشد. در این مسیر، نقش دانشجویان، نخبگان بیش از پیش مهم و تعیینکننده است. وظیفه ما آگاهی، آگاهسازی و بیداری در برابر اتفاقات پیرامون ما است. مسیر آینده ایران از عقلانیت عزت و استقلال می گذرد، نه از انتظار برای تصمیم دشمنان.
محمدمهدی نعمت اللهی
دیدگاهتان را بنویسید