×
×

یادداشت آرش شمس مسئول اسبق سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی پیرامون مذاکرات ایران و آمریکا
مذاکرات عمان؛ تولد و پیامدها

  • کد نوشته: 2166
  • ۹ اردیبهشت
  • 55 بازدید
  • ۰
  • به گزارش خبرنگار کف دانشگاه، آرش شمس مسئول اسبق سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی، یادداشتی را پیرامون مذاکرات ایران و آمریکا منتشر کرده‌ است. متن یادداشت به شرح زیر است: برای فهم اینکه اکنون در مذاکرات عمان با چه چیزی مواجه هستیم لازم است تا کمی اتفاقات گذشته بر کشور و جهان را […]

    مذاکرات عمان؛ تولد و پیامدها
  • به گزارش خبرنگار کف دانشگاه، آرش شمس مسئول اسبق سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی، یادداشتی را پیرامون مذاکرات ایران و آمریکا منتشر کرده‌ است. متن یادداشت به شرح زیر است:

    برای فهم اینکه اکنون در مذاکرات عمان با چه چیزی مواجه هستیم لازم است تا کمی اتفاقات گذشته بر کشور و جهان را بررسی کرده و مروری اجمالی بر نظرات آرا و کنشگری جریانهای داخل کشور داشته باشیم علی الخصوص دو طرف حاضر در این مذاکرات غیر مستقیم یعنی ایران و آمریکا و نیز مناسبات بر این دو کشور.

     

    پیشینه مذاکرات عمان:

    وضعیتی که اکنون قابل مشاهده است نوعی اشتراک نظر و هم پوشانی ائتلافها و جریانهای سیاسی داخل ایران برای پیشبرد امور مربوط به مذاکرات است به همرسانی و اتفاق نظر حداقلی که نه به خاطر تمایل به ارتباط خارجی به عنوان راه حل مسائل کشور بلکه بخاطر قرار گرفتن ذهنیت ها در یک بن بست نمایی است.

    دولت چهاردهم بدون داشتن برنامه ای مشخص و حتی اولویت گذاری نسبت به مسائل کشور اداره دولت را به دست گرفت گزاره هایی که از دستگاه کارشناسی و نخبگانی دولت چهاردهم ساطع میشود حاکی از آن است که کشور در تنگنای مالی و اقتصادی ویژه ای قرار دارد. مشخصا در تامین لوازم مورد نیاز زیست اقتصادی اجتماعی و صنعتی ایران در عرصه های گوناگون کشور با ناترازی مواجه است. دخل و خرج ها به یکدیگر نمی آید و مجموعاً روند کنونی دیگر قابلیت پشتیبانی از مصارف جامعه ایرانی چه در بخش صنعتی چه خدمات و چه بخش خانوار را ندارد. عناوین زیر از جمله مهمترین گزاره ها و منابع تحلیلی است که بدنه کارشناسی دولت به آنها استناد و آنها را ترویج می کند:

    ‌أ. کسری بودجه دولت

    ‌ب. ناترازی انرژی

    ‌ج. قاچاق سرمایه‌های کشور

    ‌د. عدم اعتماد بخش خصوصی برای سرمایه گذاری در کشور

    ‌ه. بازار چند نرخی ارز و بروز فساد و رانت

    فارغ از درستی یا نادرستی دقت و نحوه تحلیل ارتباطات این پدیده ها با یکدیگر در کنار هم قرار گرفتن مجموعه ای از این گزارشات و استدلالها به یک جمع بندی ختم میشود؛ اینکه اداره دولت در ایران دچار مشکل شده است عبارتی که معمولاً با کلید واژه های تاترازی مدیریتی» نمی شودها نمیتوانیم ها و …» شناخته میشود.

    البته دولت چهاردهم ایده هایی هم برای اداره و پیشبرد کشور مدنظر قرار داده است؛ مقوله سرمایه گذاری از معدود مفاهیم بحث برانگیز و با وجهی کارشناسانه است که مطرح شدن عمومی آن به مناظرات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۳ باز میگردد. دوگانه ای تحت عنوان سرمایه گذاری بهره وری به عنوان یک رویکرد مورد توجه نامزدها و بدنه کارشناسی و نخبگانی قرار میگیرد با پایان انتخابات ریاست جمهوری و شکل گیری دولت چهاردهم ایده سرمایه گذاری کلان برای پیشبرد کشور به قدرت اجرایی میرسد این رویکرد به دو گونه پاسخ داده می شود؛ با آسیب شناسی کارشناسی که بدنه حامی دولت چهاردهم دارند طبیعتاً دولت در ایران از لحاظ مالی برای اداره کشور تحت فشار است دولت دچار کسری و ناترازی است و همچنین با فشار تحریم های جهانی نیز نمیتواند آنچنانی که نیاز است پول نفت را در امورات کشور جاری سازد. لذا دو راه بیشتر باقی نمی ماند نخست تمسک به سرمایه گذاری داخلی و دیگر امید و برنامه ریزی به سرمایه گذاری خارجی سرمایه گذاری داخلی در این نگاه فقط از عهده کلان سرمایه داران ایرانی بر می آید؛ چه آنهایی که در داخل ایران دارای شرکت های بزرگ و صاحبان دارایی های کلان هستند و چه آنهایی که خارج از کشور از توانمندیها و امکاناتی برای سرمایه گذاری در در داخل ایران برخوردار است. این موضوع تحت عنوان سیاست سرمایه داری ملی در دولت چهاردهم قوت و شدت میگیرد تعریف برخی پروژه های کلان در سطح ملی مواضع و سخنرانیهای ریاست جمهور دکتر پزشکیان و معاون اول رئیس جمهور از جمله موارد و کنشهایی است که سیاست بالا را تأیید میکند. معاونت راهبردی دولت چهاردهم نیز در جمع بندی و شکل گیری این سیاست نقش مهمی بر عهده داشته است.

    مسیر دیگر نیز همواره از سوی جریان سیاسی سنتی در بدنه اصلاح طلبی کشور محل بحث و مناقشه بوده است. ایده هایی برای شکل گیری و گسترش روابط اقتصادی با قدرتهای جهانی به ویژه در غرب و همچنین سازمانهای بین المللی با هدف درگیر کردن منافع آنان در ایران و ایجاد منفعت مشترک که با قیود امنیت ملی جهانی و منطقه ای محدود شده است و قصد دارد تا با یک تیر چند نشان بزند هم امنیت ملی ایران را در این منطقه پرتنش و حساس تأمین نماید و هم بودجه های کلان برای توسعه و پیشرفت کشور را از خارج تامین کند و جریانی از اقتصاد جهانی را برقرار سازد. به قدرت رسیدن این ایده ها در دولت چهاردهم با تغییر دولت در آمریکا و روی کار آمدن دونالد ترامپ، روند شتابانی به خود گرفت. درباره وضعیت آمریکا و کم و کیف دولت فعلی آن در ادامه صحبت خواهد شد.

    لاکن به اختصار ظهور دولت ترامپ در آمریکا ایده های مذاکراتی که توسط جریانی در کشور و دولت مستقر و دولت مستقر پیگیری میشد را مجدداً بر سر زبانها آورد و حالا دیگر گریزی از آن برای بحث کردن نبود و این مسئله به گونه ای در دستور کار دولت و مجموعه حاکمیت قرار گرفت.

     

    موضع آمریکا نسبت به ایران:

    دولت دونالد ترامپ برای بار دوم و این بار با وقفه چهار ساله دولت بایدن در حالی در ایالات متحده آمریکا روی کار آمد که طوفان و الاقصی به مثابه بزرگترین حادثه چند دهی چند دهه اخیر در سطح جهانی تحولات عظیم و شگرفی را در منطقه غرب آسیا و جهان رقم زده است. شکست ضمنی سیاستهای آمریکا و اسرائیل در خاورمیانه در قبال جنگ فلسطین و اسرائیل فشار افکار عمومی و رسانه ای جهان به آمریکا بابت حمایت بی دریغ و بی اندازه از اسرائیل در این نسل کشی و عدم موفقیت این دولتها در برآوردن خواسته هایشان صحنه را هم در افکار عمومی و هم در واقعیت میدانی برای دولت آمریکا تنگ کرده است. قدرت نمایی ایران در رویارویی اخیر با اسرائیل و تمایل افکار عمومی جهان به سمت ایران درباره اندیشه مقاومت صحنه را از دست آمریکا خارج کرده است عادی سازی روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای اسلامی و بازسازی تجارت بین المللی از طریق پیمان ابراهیم و کریدور آییمک نیز با حرکت طوفان شکست خورده از طرفی جنگ روسیه و اوکراین نیز هزینه های مالی و اجتماعی هنگفتی برای جامعه و دولت در آمریکا به همراه داشته است و هم پیمانان آمریکا در اروپا و نیز کشورهای تماشاگر و دنبالرو جهان را به سمت دیگر قدرت های جهانی از جمله چین هند و روسیه سوق داده است تا به گونه ای با تشکیل پیمانها و ایجاد مناسبات اقتصادی جدید مناسبات اقتصادی سیاسی امنیتی جدید بتوانند تبعات سیاستهای آمریکا بر کشورهایشان را کاهش دهند موضوع و روندی که قدرت آمریکا در سطح جهانی را با ضعف و چالشهای جدی مواجه خواهد کرد در چنین شرایطی ترامپ با شعار ساختن آمریکا و بازگرداندن آمریکا به همان دوران قدرت و شکوه دهه ۹۰ میلادی به صحنه می آید با اندیشه ها و ایده هایی شامل ساختن آمریکا از داخل و ارائه تصویر یک ابر قدرت که هنوز برای دیگر کشورها خط و نشان کشیده و نقش و بازی تعریف میکند ایده هایی که تحت عنوان ملی گرایی اقتصادی قابل ارزیابی و پیگیری است از سرگیری جنگ اقتصادی با چین و شروع جنگ تعرفه ها و سفارشات جدید به کشورهای حاشیه خلیج و غیره همگی در کنار دغدغه های اقتصادی او برای بازسازی آمریکا به ویژه از منظر انباشت بدهی ملی کسری بودجه دولتی و کسری تجارت جهانی در جهت وضع کنونی آمریکا و حوادث و رخدادهای جهانی است.

     

    ترامپ سیاست خود در قبال ایران را با انتشار یادداشت امنیت ملی اعلام کرد محتوای این سند شامل اعمال فشار حداکثری بر دولت ایران مسدود سازی تمام راههای رسیدن به سلاح هسته ای و مقابله با نفوذ مخرب ایران در سطح جهانی و منطقه ای میباشد مواضع دولت آمریکا نسبت با دولت آمریکا نسبت به ایران تهدیدهای نظامی و امنیتی مجموعاً شرایط را به سمت دو گزینه درگیری نظامی و مذاکره هدایت کرده است. خواسته های آمریکا از ایران در ابعاد مختلف موشکی موضوعات منطقه ای و برنامه هسته ای و تبادلات تجاری است مواردی که به نوعی خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران شناخته میشود.

     

    همگرایی عوامل و تولد مذاکرات عمان:

    شرایط و اوضاع اقتصادی کشور همراه با بروز بحرانها و چالشهای متعدد در اداره مسائل عمومی توسط دولت در ایران تصویری را به جامعه ایرانی و نیز کشورهای خارجی متبادر کرد این تصویر حاکی از آن است که دولت فعلی جمهوری اسلامی ایران از اداره کشور به شیوه های مرسوم و همچنین متکی به توان راهکار و طرحهای سیاستی داخل ناتوان است و انگاره ای از دولت ضعیف را در ذهنها شکل میدهد در چنین شرایطی آمریکا فشار حداکثری خود بر ایران را آغاز کرده و با موجی از تهدیدات نظامی و امنیتی و اقتصادی به پیشواز ایران می آید همنوایی جریان از داخل کشور را به فال نیک گرفته و البته در عین حال روی آن حساب باز نمیکند مجموعه ای از این عوامل کشور ایران را با نوعی مذاکره اجباری تحت فشار مواجه میکند در ایران رهبری صریحاً و مشخصاً نسبت به وقایع موضع گیری میکند ایشان با تشریح وضعیت جهانی در دیدارها و مراسمات مختلف مواضع صریح و روشنی را درباره سیاستها و برنامه های آمریکا اوضاع جهانی مذاکرات پیش رو برای حل مسائل داخلی و راهکارهای مدیریت و اقتصادی برای حل مسائل اسامی کشور را اعلام میدارند شعار سال ۱۴۰۴ با عنوان سرمایه گذاری برای تولید در واقع ارائه یک سیاست برای وضعیت کشور و متناسب با ایده های اقتصادی دولت چهاردهم بود این شعار با هدف ایجاد انگیزه و بسط ید دولت چهاردهم و تقویت نگاه اقتصادی آنان نسبت به مسائل داخلی کشور ارائه شد تاکید و ارجاع چندباره ایشان به سیاستهای کلی نظام و برنامه پنج ساله هفتم ارائه سرفصل مشخصی از مطالب و راهکارها در دیدار با کارگزاران ایران درباره مسائل اساسی و تاکید ایشان بر اینکه راهکار مسائل کشور در داخل است و گره ها به دست عنصر داخلی باز خواهد شد.

     

    مشی عمومی ایشان همراهی با همه دولتها و کمک حداکثری به آنها برای تحقق برنامه ها و ایده ها برای پیشرفت و اداره کشور است بنابراین ایشان با توصیف شرایط ایران و نیز دست برتر ایران در این اوضاع جهانی و با عنایت به مصالح کشور اجازه ای برای مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا صادر میکند مشروط بر اینکه موضوع در محدوده مسائل هسته ای ایران مبتنی بر گفتگوها و توافقات قبلی ذیل برجام و نیز با واسطه گری کشور عمان صورت گیرد تا به طریقی هم حقانیت و دست برتر و بالای ایران در این اوضاع آشفته جهانی ابراز گردد و هم کشور کمی از زیر فشارهای چند جانبه و مستقیم طرف آمریکایی فارغ شده و فرصتی برای ساماندهی اوضاع و پیگیری برنامه ها در داخل مهیا شود.

     

    فضای داخل ایران و مذاکرات عمان (جمع بندی و تحلیل نهایی)

    واکنشهای داخلی و پیامدهای آن را نسبت به مذاکرات در چند دسته میتوان صورت بندی کرد:

     

    • ذوق زدگی و خوش بینی برخی جریانهای داخلی:

    از همان ساعات اولیه ای که خبر برقراری و مذاکرات غیر مستقیم مطرح و سپس رسمیت یافت بازار شایعات و رویاپردازی ها رونق گرفت. انگاره های پیشین جامعه ایران درباره مذاکرات ایران و آمریکا، علی الخصوص برجام نیز مزید بر علت شد تا افکار عمومی به کلی درگیر این ماجرا و حاشیه های پیرامون آن شوند ذوق زدگی و احساس پیروزی برخی جریانهای خواهان مذاکره که در نزدیکی دولت چهاردهم نیز مستقر هستند منجر به شکل گیری فضایی تقابلی و احساسی در میان اقشار مختلف مردم شد؛ از ادعای از دست رفتن حکومت و آرمانها و زحمات پیشین تا بالا گرفتن بحثهای تاریخ مصرف گذشته انتخاباتی همه و همه به یک التهاب سیاسی و روانی در جامعه و فضای رسانه ختم شد چالشی که میتواند عقلانیت تصمیم گیری را در این صحنه حساس که نیازمند واقع گرایی و همدلی ملی است کاهش دهد و زمینه را برای تصمیمات هیجانی و غیر مسئولانه و نگاه کوتاه مدت هموار سازد.

    • همدلی نسبی و مثبت انگاری مذاکرات:

    روی دیگر ماجرا اما نوعی همدلی و یکرنگی نسبت به مذاکرات جدید میان ایران و آمریکا است. به طوری که طیف متنوعی از جریانات و تفکرات مختلف داخل کشور مذاکرات را به مثابه فرصتی برای دستیابی کشور به برخی مطالبات و نوعی مو کندن از خرس عنوان می کنند در مجموع فضای پیش روی را مثبت و قابل استفاده ارزیابی میکنند شاید بتوان این امر را جدی ترین اثر گفتمان وفاق دولت چهاردهم دانست. امری که اصالت آن مورد تایید و نیاز مبرم کشور است ولی مصادیق آن در محافل مختلف جای بحث فراوان بوده و هست وفاق و همدلی و انسجام و همزبانی حول چه چیز؟ چرا؟ اصول کدام است و فروع کدام آیا وفاق امری تاکتیکی در میان طیف گروه های سیاسی است یا مبنایی راهبردی برای پیشبرد کشور که در خدمت مسائل اساسی باشد؟ مسائل اساسی جامعه و همه آحاد آن.

    • گره خوردن و توقف مسائل کشور به مذاکرات:

    مهم ترین پیامد مذاکرات غیر مستقیم که تاکنون ادامه داشته و هنوز به سرانجام و نتیجه نرسیده است حالتی است که گویی کشور معطل سرانجام مذاکرات است جریان کار و تجارت و اشتغال و تولید و امورات جاری دولت و بازار طرحهای ملی و استانی و مهمتر از همه آن چیزی که عموم جامعه و مردم از اداره کشور ادراک میکنند در این چند هفته گویی خلاصه در مذاکرات شده است. ایجاد این تلقی در اذهان جامعه که مسئولان کشور و بازار داخلی بدون اراده و تصمیم عنصر خارجی نمیتوانند مستقلاً نقش آفرین و اثرگذار باشد؛ در حالی که آنچه به تجربه و عقلانیت پیش چشم ملت ایران است بیان میدارد که هر جا ذهن داخلی متوقف به سرانگشت تدبیر خارجی شد نقطه شکست خودباوری جامعه پدید میآید انگیزه ها و امیدهای داخلی و تدبیر جوانان این مرز و بوم به کناره ای رفته و نادیده گرفته میشود تا قدرتهای خارجی با شرکتهای چند ملیتی خود مقدرات را به دست بگیرند. مسئله اصلی در اینجا به محاق رفتن و ضعیف و نحیف شدن عزت و اراده ملی است.

     

    چند نکته از لحاظ راهبردی و بین المللی:

    (۱) کشوری با پیشینه تاریخی ایران و مختصات خاص ژئوپلیتیکی آن همواره در سالیان گذشته تاکنون در نوعی تنهایی استراتژیک» به سر میبرد به گونه ای که هیچ قدرت مادی در جهان توانایی و تمایل به یاری ایران را نداشته و ندارد لذا ایران راهی جز قوی شدن و قدرتمند شدن در این عرصه جهانی با ویژگیهای منطقه ای خاص خود ندارد مذاکرات و ذهنیتی که آن را به عنوان درمان دردهای کشور تجویز میکنند کشور را از مسیر پیشرفت و روی پای خود ایستادن و قدرت گرفتن دور نگه داشته و همواره فاصله رسیدن به این نقطه را بیشتر میکند مصرف مذاکرات و تعامل با دشمنان به جای آنکه به عنوان یک ابزار و تاکتیک موقت برای عبور از بحران ها نگریسته شود با درمان اشتباه گرفته شده و لذا کشور همواره دیرتر به اصلاح نظام حکمرانی و سیاستگذاری خود رشد و تقویت عقلانیت اداره کشور و نیز تقویت روحیه پشتکار و تلاش جمعی برای حل مسائل اساسی دست خواهد یافت.

    (۲) جمهوری اسلامی ایران در چند دهه گذشته همواره در تلاش بوده است تا چهره معقول قانون مدار و باقاعده را از جامعه ایران در عرصه بین الملل و جهانی بازنمایی کند کشوری پایبند به تعهدات قابل اطمینان و غیر شورشی که دعوتی را برای نظام بین الملل و باز طراحی نظم جهانی دارد. دور جدید مذاکرات ایران و آمریکا در حالی صورت میگیرد که نظم جهانی طراحی شده بعد از جنگ جهانی دوم در معرض تغییرات اساسی و گوناگونی قرار گرفته است جابجایی ابر قدرتها مسئله فلسطین شکل گیری نهادهای جدید بین المللی و ائتلافهای منطقه ای و…. همه در حال حرکتی سریع و شتابان در ابعاد مختلف سیاسی اقتصادی امنیتی و فرهنگی به سمت نظم جدیدی هستند که مشخصاً در آن دیگر آمریکا و هژمونی آن زور خاصی ندارد و دیگر کشورهای جهان موظف به نقش آفرینی در پازل آمریکایی نیستند ولی در این بین رفتار مذاکراتی ایران گویا پیام دیگری را به جامعه جهانی متبادر میکند نوعی تناقض در درون آن نهفته است. نوعی بازپسگیری تبلیغات و ادعاهای هویتی ایران درباره نظام عادلانه جهانی و لزوم مقاومت در برابر هژمونهای استکباری این از جمله مهمترین مسائل و چالشهای راهبردی و کلان است که بایستی مورد توجه قرار گیرد. چرا که ممکن است تصویر بازتاب شده از ایران در فضای بین المللی را خدشه دار کرده و با دورویی و ادعاهای تقلبی همراه سازد و نهایتاً از اعتبار کشور در مجامع بین المللی و در نزد شرکای راهبردی از جمله چین روسیه و هند کاسته شده و ایران همراه به عنوان گزینه ای غیر قابل اتکا با سیاستهای اقتضائی و شریکی کوتاه مدت شناخته شود.

    نویسنده: مریم بقائی
    برچسب ها

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *