به گزارش کف دانشگاه، مرتضی فیروزآبادی، معاون اشتغال و خودکفایی کمیته امداد در یادداشتی به تاثیرات مذاکره در سایه تهدید و نقش جریان انقلابی اشاره کرد. متن این یادداشت به شرح زیر است.
۱. ایران تاکنون سه تفاهم بیانیه سعدآباد، بیانیه تهران و برجام را با غرب امضا است. علاوه بر آن توافق آزادسازی منابع دلاری در دولت قبل انجام شد و هم اکنون مذاکرات با آمریکا در جریان است.
۲. مقام معظم رهبری بارها بر اینکه «غربی ها قابل اعتماد نیستند»، «مذاکره تحریم را رفع نخواهد کرد» و «گره مشکلات اقتصادی در داخل کشور است» تاکید کردند. در عین حال ایشان به دولتها اجازه مذاکره داده، از تلاشهای آنها حمایت کردند و در عین حال مکررا بدعهدی غرب و غلط بودن مسیر مذاکره را یادآور شدند. بویژه ایشان برجام را خسارت محض خواندند.
رهبری عزیز مجددا فرمودند «مذاکره با امریکا عاقلانه، هوشمندانه و شرافتمندانه نیست»؛ اما به دولت اجازه مذاکره دادند و طبیعتا برای حصول یک نتیجه خوب از تیم مذاکره کننده حمایت خواهند کرد.
۳. در توافقات قبل، ایران تعهداتش را انجام داده و غربیها از انجام تعهدات سرباز زدند. آنچه از دست دادیم بلندمدت بوده(مثلا تاسیسات آب سنگین اراک و فردو عملا «برچیده» شد) و آنچه به دست آوردیم ناچیز! به طور خاص برجام پاره شد و تحریمها باقی ماند.
۴. در طول مذاکرات معمولا عدهای بیان می کنند که «ما موضع برتر داریم»؛ «همه امور با تایید و نظارت رهبری انجام میشود»؛ «اسرائیل و نتانیاهو از آمریکا بخاطر توافق ناراحت هستند و می خواهد آن را بهم بزند» و منتقدین را تندرو میخوانند. البته جریان انقلابی هم نگاه انتقادی را حفظ و نگرانیاش را دنبال کرده است. در این مذاکرات هم مباحث مشابه بر سر مذاکره «مستقیم و یا غیر مستقیم» «مکان و میانجی مذاکرات»، «اشراف رهبری و چرایی مجوز و حمایت از مذاکرات»، «دست برتر ایران»، «نگرانی اسرائیل از توافق» و…جاری است.
۵. این بار ایران در سایه «تهدید مستمر به جنگ»، «افزایش نیروی نظامی آمریکا در منطقه»، «افزودن تحریمها در حین مذاکرات»، «سخن گفتن از تعطیلی کامل صنعت هستهای»، «ذکر لیبی به عنوان نقطه مطلوب از طرف مقابل» مذاکره میکند. جای تعجب است که با آن همه تجربه و این همه تهدید، خوشبین باشیم که طرف مقابل این بار تحریم را رفع و به توافق احتمالی پایبند خواهد بود.
۶. جریان انقلابی وظیفه دارد تجربیات گذشته را برای مسئولان و مردم یاداوری کرده و تلاش کند تا از حق هستهای ملت ایران صیانت شود.
اما ضروری است نگاهی انتقادی به نقش آفرینی جریان انقلابی در مسائل اصلی کشور هم صورت بگیرد. به نظر میرسد که دشمن از دستگاه محاسباتی ما برداشت متفاوتی کرده و رفتارهای گذشته ما دشمن را به وقاحت رسانده است. بخشی از برداشت از دستگاه محاسباتی مسئولان ما به واکنشهای ما به شهادت حاج قاسم عزیز و سایر فرماندهان و عدم واکنشها به برخی تحولات منطقه و… بر میگردد؛ اما زمینه همه این موارد ضعف اقتصادی سنوات اخیر کشور است.
۷. حداقل ۱۵ سال است که دشمن با تمام قوا در جبهه اقتصادی حاضر است! پس از احساس موفقیت، جنگ نرم افزاری و تلاش برای تغییر دستگاه محاسباتی ملت ایران را هم در دستور کار قرار داده است. رهبر انقلاب مکرر تببین کردند که ریشه مشکلات اقتصادی کشور در داخل بوده و اثرگذاری تحریم ناشی از آن است. لذا گفتمان اقتصاد مقاومتی را بیان و سیاستهای مهمی برای آن ابلاغ فرمودند.
۸. در عین حال جریان انقلابی نه تنها با تمام توان در سنگر جنگ اقتصادی نقش آفرینی موثر نکرده، بلکه با دوگانه موهوم امر سیاسی یا نقشآفرینی تخصصی، حداقل حضور خود را هم کمرنگ کرده است. اندیشکدهها، نسخههای قابل اجرا روی میز نگذاشتند و یا برای پیگیری پیشنهادات خود نقش آفرینی و مجاهده نکردند. تلاش جدی در دانشگاه برای فاصله گرفتن از شیفتگی به اندیشههای غربی و ارائه نسخه برای پیشرفت درونزا و برونگرا صورت نگرفت. بخشی از ظرفیتهای در اختیار را با محافظه کاری و تنبلی اداره و یا ناخواسته در خدمت جریان غرب گرا قرار دادند. توجه فعالان سیاسی و رسانه ای به جای مسائل اصلی کشور بر دعواهای دست چندم سیاسی بود و به طور خلاصه سنگرهای جبهه خودی در جنگ اقتصادی به اندازه نیاز و توان پر نشده و کنش های بهموقع صورت نگرفت.
در این حضور منفعلانه و جبهه نامتوازن، مشکلات اقتصادی زندگی را برای مردم سخت و شکاف طبقاتی و احساس تبعیض را افزایش داده و طبیعی است که رفتار مردم و مسئولان را متاثر می کند. به عبارت دیگر ضعف جریان انقلابی در تبیین و پیگیری وجود راهکارهای واقعی برای پیشرفت اقتصادی و حل مشکلات زندگی مردم، در تصمیم به مذاکره مجدد مؤثر بوده است.
۹. جریان انقلابی اگر میخواهد صحنههای تلخ امتیاز دادن و امتیاز نگرفتن تکرار نشود، مقاومت را نباید فقط در زمان مذاکرات تعریف کند؛ بلکه باید برای حل مشکلات اقتصادی کشور بسیج شده و اصلاح اقتصاد را هم جزئی از مقاومت بداند.
دیدگاهتان را بنویسید