×
×

یادداشت مجبتی منگلی دبیر اتحادیه تحکیم وحدت
اولویت شدن مذاکرات در ایران، تلاش مافیای بازار و رژیم صهیونیستی

  • کد نوشته: 2113
  • ۳۱ فروردین
  • 55 بازدید
  • ۰
  • جریان دوم که از پررنگ شدن مذاکره بهره‌مند می‌شود، جریان مافیایی بازار است. این جریان معمولاً در اقتصاد‌های بیمار به وجود می‌آید. مؤلفه مهمی که این جریان دارد، بی‌رغبتی آن به تقویت تولید داخلی و قوی شدن اقتصاد است. این جریان چون سازوکار‌های قدرت و ثروت را در اختیار دارد برای بازرگانی و واردات بسیار راغب است؛ به همین دلیل تمایل زیادی به پررنگ شدن و زود به نتیجه رسیدن مذاکرات دارد.
    اولویت شدن مذاکرات در ایران، تلاش مافیای بازار و رژیم صهیونیستی
  • به گزارش کف دانشگاه، مجتبی منگلی دبیر اتحادیه تحکیم وحدت در یادداشتی پیرامون جریان‌هایی که تلاش می‌کنند مذاکره اولویت کشور شود نکاتی را مطرح کرد. متن این یادداشت به شرح زیر است:

    اکنون که مذاکرات یکی از پرتکرارترین اخبار روز در کشور است مسئولان کشور، رسانه‌ها و نخبگان باید با استفاده از تجربه دهه ۹۰، تلاش کنند ظرفیت‌های خود و کشور معطوف به جریان مذاکرات و درنهایت نتیجه مذاکرات نشود. اتفاقی که در ماجرای تلخ برجام افتاد؛ زمانی که مسئولان دولت یازدهم با خوش‌بینی افراطی، تمام کشور را معطل جریان مذاکراتی کردند که پایان آن به بدترین شکل ممکن رقم خورد و پیشرفت کشور به دلیل خوش‌بینی افراطی مسئولان داخلی و بدعهدی و خباثت طرف مقابل چندین سال عقب افتاد. در وضعیت فعلی کشور، رسانه‌های وابسته به دوجریان تمایل دارند که مذاکره در صدر اولویت‌های کشور باقی بماند تا از قبال آن منتفع شوند. برای این دو گروه حتی مدافعان افراطی یا مخالفان افراطی مذاکره تفاوت چندانی ندارند؛ چراکه هرکدام در زمین مطلوب بازی می‌کنند و کار اصلی یعنی اولویت‌دار کردن مذاکره را انجام می‌دهند. اما این دو گروه چه کسانی هستند و چگونه از اولویت‌دار کردن مذاکره سود می‌برند؟

     

    ۱- جریان اول مربوط به جریان کثیف صهیونیستی است. رژیم منحوس اسرائیل از اینکه تمام ظرفیت جمهوری اسلامی ایران خصوصاً وزارت خارجه کشور معطوف به مذاکره شود نهایت استفاده را می‌برد. متمرکز شدن ایران بر مذاکره سبب می‌شود تا فعالیت‌های دیپلماتیک ایران علیه نسل‌کشی غزه کم شود. این یعنی ایران به عنوان اصلی‌ترین بازیگر علیه اسرائیل، مشغول فعالیت دیگری شده و درنتیجه فشار‌های سیاسی بر اقدامات جنایتکارانه اسرائیل کم می‌شود. از طرف دیگر تمرکز کامل ایران بر مذاکرات باعث تلقی تایید این گزاره توسط مسئولان کشور می‌شود که ایران در منطقه ضعیف شده و راهی جز مذاکره ندارد. این گزاره پروپاگاندای اسرائیلی‌-آمریکایی به این منظور است که اولاً دست برتری برای خود در مذاکره به وجود آورند، ثانیاً دل جبهه مقاومت را خالی کنند. در این روز‌ها که شقی‌ترین جنایات در طول تاریخ بشریت در غزه در حال وقوع است ایران بایستی همچون گذشته خصوصاً مانند زمان بعد از طوفان الاقصی بیشترین فعالیت را برای تحت فشار قرار دادن رژیم جعلی اسرائیل داشته باشد.

     

    ۲- جریان دوم که از پررنگ شدن مذاکره بهره‌مند می‌شود، جریان مافیایی بازار است. این جریان معمولاً در اقتصاد‌های بیمار به وجود می‌آید. مؤلفه مهمی که این جریان دارد، بی‌رغبتی آن به تقویت تولید داخلی و قوی شدن اقتصاد است. این جریان چون سازوکار‌های قدرت و ثروت را در اختیار دارد برای بازرگانی و واردات بسیار راغب است؛ به همین دلیل تمایل زیادی به پررنگ شدن و زود به نتیجه رسیدن مذاکرات دارد. نفع دومی که این جریان با مطرح شدن مذاکرات می‌برد، شرطی شدن اقتصاد ایران است. در شرایط اقتصاد شرطی، هم زور سیاسی این جریان بر فشار به دولت‌ها برای مذاکره کردن بیشتر می‌شود و هم درنهایت اگر مذاکره به نتیجه نرسد می‌تواند از قبال افزایش نرخ ارز سود ببرد. با تثبیت وضعیت اقتصاد شرطی، روز به روز این جریان از لحاظ قدرت اقتصادی و سیاسی قوی‌تر شده و بر طبقه متوسط و پایین جامعه فشار وارد می‌کند.

    در این شرایط بهترین استراتژی همان استراتژی است که رهبر حکیم انقلاب ترسیم کردند: مسائل کشور نباید به مذاکره گره بخورد. بدین منظور جریانات مختلف کشور ازجمله جریان دانشجویی باید بر اساس همین استراتژی خط مطالبه‌گری خود را جلو ببرند.

    این مطالبه‌گری می‌تواند به اشکال زیر مطرح شود.

    ۱- مطالبه از وزارت خارجه که مذاکره باید یکی از ده‌ها کار وزارت خارجه باشد. ارتباط با سایر کشور‌ها و تلاش برای همراه‌سازی کشور‌ها خصوصاً کشور‌های منطقه بر چند موضوع، حیاتی است: الف- ایران باید تلاش کند کشور‌های مختلف علیه جنایات رژیم غاصب صهیونیسی اعلام موضع کنند و بر آن فشار سیاسی وارد کنند. کاری که در زمان شهید امیرعبداللهیان بعد از طوفان الاقصی کاملاً مشهود بود. ب- وزارت خارجه باید در رابطه با پروژه‌های همکاری با سایر کشور‌ها و نهاد‌ها فعالانه برخورد کند. انفعال در ارتباط با کشوری مانند چین می‌تواند سبب فرصت‌سوزی شود. ج- کشور‌های منطقه باید علیه اظهارات ترامپ مبنی بر تهدید نظامی موضع بگیرند. کاری که توسط چند کشور‌ منطقه صورت گرفت اما تعداد آن‌ها می‌تواند بیشتر شود.

     

    ۲- دولت باید دنبال ایده‌های داخلی حل مشکلات اقتصادی برود. متأسفانه برخلاف اظهارنظر‌های رئیس‌جمهور که تأکید می‌کند مسائل را به مذاکره گره نمی‌زنیم، هیچ اتفاق جدی در بدنه دولت برای حل درونی مشکلات اقتصادی مشاهده نمی‌شود. وضعیت دولت این گمانه‌زنی را تقویت می‌کند که شاید مافیای بازار بر تصمیم‌گیری‌های اقتصادی دولت اثرگذارند. ایده حل مشکل مسکن با واگذاری زمین به مردم می‌تواند بهترین ایده در این باره باشد. زیرا دولت با واگذاری زمین به مردم، هم می‌تواند مشارکت مردم را در ساخت مسکن فراهم آورد که متناسب با شعار سال نیز هست و هم مشکل معیشتی بزرگی را رفع کند؛ چراکه حدود ۵۰ درصد سبد خانوار مربوط به مسکن است.

     

    ۳- نقد خبرگزاری‌ها و روزنامه‌هایی که به شرطی شدن اقتصاد کشور به مذاکرات دامن می‌زنند. این روزنامه‌ها در جریان مذاکرات تیتر‌هایی انتخاب می‌کنند که انگار مذاکره راه‌حل تمام و کمال مشکلات اقتصادی است. مهم‌ترین اماره این رسانه‌ها هم بر این موضوع، پایین آمدن قیمت ارز در جریان مذاکره است که ابزار همان مافیای اقتصادی است.

    منبع: فرهیختگان
    برچسب ها

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *