به گزارش کف دانشگاه، ۴۳۴ حوزه بسیج دانشجویی کشور، بیانیهای پیرامون مذاکره غیرمستقیم با آمریکا صادر کردند. متن بیانیه به شرح زیر است.
بسم الله الرحمن الرحیم
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّى وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیَاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بالْمَوَدَّهَ وَ قَدْ کَفَرُوا بما جاءَکُمْ مِنَ الْحَقِّ….
ای کسانی که ایمان آورده اید دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید! شما نسبت به آنان اظهار محبت میکنید در حالی که آنها به آنچه از حق برای شما آمده کافر شده اند.
(آیه ۱ – سوره ممتحنه)
مذاکره در شرایط طبیعی و به دور از فشار و تهدید در منطق سیاست خارجی هر کشوری نه امری مذموم بلکه ابزاری برای پیشبرد منافع ملی است ملت مقاوم ایران نیز با دغدغه ی عزت ملی همواره اعلام داشته است که نه با اصل مذاکره مخالف است و نه آن را از قاموس سیاست ورزی انقلابی حذف شدنی می داند؛ لکن پس از تهدیدات پوچ دشمنان انقلاب اسلامی بیم آن وجود دارد که بازگشت مجدد به میز مذاکره با ایالات متحده در شرایط تهدید و فشار – نه تنها نوید بخش عزت و پیشرفت ایران عزیزمان نباشد بلکه تجربه سالهایی تلخ از ساده باوری امتیازدهی و پشیمانی را یادآور شود. در واقع مذاکرهی مذموم مذاکرهای از موضع ضعف و زیر سایهی تهدیدات و فشارهای دشمن است.
اولویت منافع ملی؛ خط قرمز مذاکرات حاضر
لذا این گونه باید گفت که مذاکره چنانچه بر پایه ی عزت منطق اقتدار و عقلانیت باشد ابزاری مشروع و مفید جهت حفظ منافع راهبردی و به دست آوردن امتیازات حداکثری در تعاملات جهانی است؛ همان گونه که با وجود انتقادات وارده در دور اول مذاکرات در عمان مسئولین امر توانستند با تحمیل میانجی و تعیین مکان گفتگو و کنش عزتمندانهی خود ورق را به نفع ایران برگردانند. انتظار میرود بر خلاف تجربه ی تلخ گذشته منافع ملی در مذاکرات به عنوان اولویت قرار گیرد
حافظه تاریخی ملت؛ سدی محکم در برابر فریب دوباره
در این میان اما حافظهی تاریخی ملت ایران مملو از خیانتهای متعدد بیگانگان علی الخصوص آمریکا در قبال این کشور است؛ همان گونه که ایالات متحده در براندازی دولت مشروع ایران در جریان کودتای ۲۸ مرداد از هیچ اقدامی فروگذار نکرد این بدعهدی خود را در قبال مسئله ی برجام نیز تکرار نمود و با گستاخی تمام تحریمها را علیه ایران تشدید کرد.
ملت ما تجربهی کشورهایی چون لیبی را نیز فراموش نکرده است. قذافی با شوق باز شدن درهای غرب تمام برنامه های استراتژیک خود را تقدیم کرد؛ اما دیری نپایید که همان آمریکا با بمباران کشورش او را در خیابانهای طرابلس بیجان و بیآبرو رها کرد و امروز صحنههای تحقیر رئیس جمهور اوکراین در نشستهای ناتو و در برابر دوربینها گواهی روشن است بر سرنوشت کسانی که امنیت و آیندهی خود را به وعدههای آمریکا و اروپا گره میزنند.
بی اعتباری امضای کاخ سفید؛ درس فراموش نشدنی تجربیات گذشته
با این وجود و علی رغم فشارها و تهدیدات حداکثری چه تضمینی وجود دارد که آمریکا همچون گذشته پس از دستیابی به خواستههایش بار دیگر از توافق خارج نشود؟ آیا از تجربهی مذاکرات زیر بار فشارهای حداکثری طرف آمریکایی و اروپایی و خوش بینی افراطی دیپلماتهای ایرانی در برجام و زیر پا گذاشتن امضای رئیس جمهور ایالات متحده عبرت گرفته شده است؟
تکرار این مسیر بدون ضمانت واقعی و عینی نه تنها دستاوردی ندارد بلکه دشمن میتواند با عدم پایبندی به تعهدات مجددا شوکهای سنگین اقتصادی سیاسی و روانی بر کشور وارد کند و اعتماد مردم را بیش از پیش آسیب پذیر سازد.
دشمنی راهبردی نه تاکتیکی ماهیت واقعی رویکرد واشنگتن
در واقع مرور تجربیات گذشته این گزاره را در اذهان زنده میکند که دشمنی آمریکا موقتی و تاکتیکی نیست بلکه ساختاری و راهبردی است. آنچه آنان را به مذاکره کشانده است، احترام به ملت ایران نیست بلکه مهار توانمندی ما تضعیف اراده ی ملی و کند کردن پیشرفت مستقل کشور است؛ دشمن در تلاش است با طراحی مذاکره نه به عنوان ابزاری برای گفتگو، بلکه در ذیل مفهوم جنگ ترکیبی به عنوان بخشی از راهبرد فشار همه جانبهی خود به اجرای طرح کلان شرطی سازی مسائل کشور و پیوند زدن آن به مسئلهی مذاکره بپردازد و ارادهی داخلی در حل مسائل کشور را مخدوش نماید.
چند جانبه گرایی اقتصادی؛ جایگزین عملی تحریم ها
اکنون زمان آن رسیده است که از مسیرهای پرهزینهی گذشته و تجربهی دههی نود در به هم پیوند زدن مسائل کشور به تفاهم با غرب فاصله بگیریم و راهحل مسائل کشور را در داخل جستجو کنیم و با تکیه بر ظرفیتهای داخلی و فرصتهای نوین در نظام بینالملل راهی مستقل و عزتمندانه برگزینیم نظام جهانی در حال پوست اندازی است و شرایط جدید این امکان را فراهم کرده است تا با رویکردی چند جانبه و متوازن از وابستگی به ارادهی دشمنان عبور کنیم اما شرط موفقیت در این مسیر صداقت با مردم تقویت تولید ملی بهره گیری از توان جوانان شکل دهی به اقتصادی مقاوم و درونزا در کنار گسترش روابط اقتصادی با کشورهای منطقه و قدرتهای نوظهور به منظور ایجاد شبکهای از همکاریهای راهبردی در جهت منافع مردم است. این مسیر نه یک انتخاب بلکه ضرورتی راهبردی برای حفظ عزت و پیشرفت کشور است.
دیدگاهتان را بنویسید