“و خداوند، همه فرصتها را در طوفانها قرار میدهد.”
بعد از امضای آتشبس لبنان و تحولات سوریه و اخیراً نیز تصویب و امضای آتشبس در غزه، تب تحلیل وضعیت منطقه و جبهه مقاومت داغ است و در دوقطبی شکست یا پیروزی حزبالله، حماس، غزه و جبهه مقاومت قرار گرفتهایم، ضرورت تبیین این مسئله بیشازپیش احساس میشود.
بهعنوان مقدمه باید گفت که ترسیم فضای شکست یا پیروزی بر اساس تحقق یا عدم تحقق اهداف طرفین صورت میگیرد و اساساً برای تحلیل شکست یا پیروزی باید بررسی کرد که دوطرف مبارزه چه اهدافی را دنبال میکردند و چقدر به اهداف خود نزدیک یا نائل آمدند؟
مقام معظم رهبری در توصیف دفاع مقدس از تعبیر “پیروزی مطلق” نام میبرند؛ چرا؟ چون عراق به هیچکدام از اهداف خود در جنگ دست نیافت و ما تمام اهداف عراق را به شکست کشاندیم. حتی با شهادت بیش از ۲۰۰ هزار رزمنده و فرماندهان بزرگ و ویرانی شهرها و… ما پیروز بودیم؛ پیروز مطلق.
مسئله فراتر از تعدادی موشک و راکت و حملات و بمباران و بهشهادترساندن تعداد زیادی افراد غیرنظامی است، بلکه برای بررسی وضعیت منطقه باید به ۱۵ ماه قبل بازگشت. محل شروع تحولات و ترسیم فضای جدید مبارزه با عملیات «طوفان الاقصی» توسط رزمندگان حماس بازمیگردد. در ابتدا باید به این سؤال اساسی پاسخ داد که “چرا عملیات طوفان الاقصی شکل گرفت”؟
در دنیای قبل از طوفان الاقصی، صهیونیسم جهانی تلاش میکرد تا موجودیت رژیم صهیونیستی را تثبیت کند. این گزاره هدف آنها بود که بارها نیز به آن اشاره کرده بودند. حال این هدف با استراتژی عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی جلو میرفت. ذیل این هدف دو پروژه در حال اجرا بود که یک، عادیسازی روابط سیاسی – اقتصادی با رژیم صهیونیستی و دو، کریدور آیمک بود.
پیمان آبراهام بهطور رسمی توافقنامه صلح بین رژیم صهیونیستی و امارات متحده عربی است که با هدف برقراری صلح، ایجاد روابط دیپلماتیک و عادیسازی کامل روابط بین دو طرف به امضا رسید.
ایده آمریکایی – اسرائیلی ایجاد کریدور اقتصادی هند – اسرائیل – اروپا یا همان کریدور هند – خاورمیانه – اروپا معروف به “آی مِک” (IMEC) که ظاهراً قرار بود هند را از طریق امارات متحده عربی، عربستان و اردن، به اسرائیل و سپس به اروپا وصل کند. یادداشت تفاهم احداث کریدور آی مِک در حاشیه اجلاس ۲۰۲۳ سران گروه ۲۰ به میزبانی دهلینو توسط دولتهای هند، آمریکا، امارات، عربستان سعودی، فرانسه، آلمان و ایتالیا و اتحادیه اروپا رونمایی شد. اگرچه از این طرح تحت حمایت واشنگتن و تلآویو بهعنوان یک راهروی اقتصادی آیندهنگر باهدف تقویت توسعه اقتصادی از طریق تقویت اتصال و یکپارچهسازی اقتصادی بین جنوب آسیا، منطقه خلیجفارس و اروپا نامبردهشده است و مسیر پیشنهادی آن نیز بعد از هند، از امارات، عربستان سعودی، اردن، اسرائیل و یونان میگذرد تا به اروپا متصل شود، اما نباید از این نکته غافل بود که آی مک یکی از راههای فشار آمریکا برای به رسمیت شناختهشدن هر چه سریعتر اسرائیل توسط عربستان سعودی میدانستند که هند بازوی اجرایی آن بوده است.
حال میتوان فهمید که طوفان الاقصی در چه برهه زمانی و چرا انجام شد و بالاتر از آن چه تأثیری در منطقه و آینده آن داشت.
مقام معظم رهبری از عملیات طوفان الاقصی تحت عنوان “شکست ترمیمناپذیر” رژیم صهیونیستی نام بردند. چرا که اولاً در بعد نظامی، نفوذ مقاومت به داخل خاک اسرائیل و اختلال در توان بازدارندگی، ثانیاً در بعد دیپلماتیک، برهمزدن روند عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی، ثالثاً در بعد داخلی رژیم، بحران روانی و اجتماعی و افزایش مهاجرت معکوس، رابعاً در بعد جهان اسلام، تجدید اتحاد محور مقاومت، احیای مسئله فلسطین و تحکیم معادله وحدت ساعات و درنهایت و مهمتر از همه “تخریب چهره شکستناپذیری رژیم اشغالگر قدس”، “بازدارندگی رژیم” ، “شکست پروژه قطع سر اختاپوس” و “تغییر چهره منطقه” را نتیجه بخشید.
بعد از عملیات طوفان الاقصی تا به امروز حزبالله با استراتژی ناامنسازی شمال فلسطین اشغالی درتلاش برای رسیدن به آتشبس در نوار غزه و رژیم صهیونیستی درتلاش بود تا چهره منطقه را به نفع خود تغییر دهد، حماس را نابود، حزبالله را تا رود لیتانی عقب براند و جنوب لبنان را تصرف کند. شهید نصرالله در آخرین سخنرانی خود خطاب به نتانیاهو اینطور فرمود که: “نمیتوانید مردم شمال را به خانههایشان بازگردانید” حتی پروژه ترور سید حسن نصرالله با عنوان “نظم جدید” برای بازگرداندن شهرکنشینان به خانههایشان بود؛ اما بعد از شهادت سید حسن چه اتفاقی افتاد؟ آتش حملات حزبالله به شمال فلسطین اشغالی شدت گرفت و اخیراً رئیس شورای شهرک اسرائیلی «مارگالیوت» اینطور گفت: “برای اولینبار ساکنان شمال برای بیش از یک سال بیرون از خانههای خود خواهند ماند و این امر ادامه دارد و دشوار است.” تا کنون حدود پانصد هزار نفر از شهرکنشینان خانههای خود را ترک کردهاند.
علاوه بر همه اینها، مرکاواهای رژیم در جنوب لبنان سوخت؛ ولی همچنان نتوانستند جنوب لبنان را تصرف و تثبیت کنند. همچنین که این قاعده در زمین مبارزه تثبیت شده که اگر لبنان هدف حمله قرار بگیرد، حیفا و تلآویو مورد حمله مستقیم قرار میگیرد.
و حالا در دوران بعد از آتشبس، مردم لبنان با پرچم حزبالله به خانههایشان بازگشتند درصورتیکه خبری از بازگشت شهرکنشینان به خانههایشان با همه اصرار و تطمیع رژیم نیست.
طبق گفته شبکههای رژیم صهیونیستی، بالغ بر ۶۰ درصد مردم فلسطین اشغالی، قبول آتش بس را شکست اسرائیل و همچنین بسیاری از مسئولین رژیم نیز این توافق را شکست مذبوحانه رژیم صهیونیستی میدانند.
و اما در طرف دیگر، امضای آتشبس در غزه؛ شکست دیگری برای رژیم سفاک. حمله به غزه با هدف نابودی حماس -که نتانیاهو اعلام کرد این جنگ پایان نمییابد مگر با نابودی حماس- آغاز شد و همزمان، حزبالله لبنان هدف آتشبارهای دشمن قرار گرفت تا به زعم آنان خلع سلاح، مجبور به عقبنشینی تا رود لیتانی و برداشتن شعله آتش از سر شهرک نشینان فلسطین اشغالی شود. اما نتیجه چیزی جز شکستی تاریخی برای رژیم صهیونیستی نبود.
– حماس، زندهتر و مقاومتر از همیشه از این میدان بیرون آمد.
– حزبالله، استوارتر از گذشته، نهتنها خلع سلاح نشد، بلکه قدرت و ایستادگی خود را به رخ جهانیان کشید.
– شهرکنشینان، در خوف و آوارگی، امنیت موهوم خود را از دست دادند.
– ارتش رژیم، خسته، بیانگیزه و با روحیهای شکستخورده از میدان بازمیگردد.
– بدنه داخلی رژیم و کابینه نتانیاهو، در برابر تصمیمات او مخالفت کرد و شکافهای داخلی عمیقتر شد.
در آن طرف:
– پرچم مقاومت، امروز در جایجای جهان به اهتزاز درآمده است.
– فریاد مظلومیت غزه، گوش جهانیان را پر کرده و حمایت ملتهای آزاده را به همراه آورده است.
– اسرای مقاومت آزاد خواهند شد و مردم قهرمان غزه، پیروزی خود را جشن خواهند گرفت.
و بازهم وعده صادق سید عزیزمان محقق شد: “هیچ شهرک نشینی نمیتواند به شمال بازگردد، مگر جنگ در غزه پایان یابد.” و مردم مقاوم غزه، ابراهیموار از دل آتشهای بی امان صهیونیستها بیرون آمدند.
رژیم صهیونیستی که با خیال خام پیروزی مطلق و نابودی حماس در این نبرد وارد شده بود، امروز با خواری و تحقیر، بر سر میز مذاکره با حماس نشست و مجبور به پذیرش آتشبس شده است. این نشان میدهد که مقاومت، پازلی است که تصویر نهایی آن پیروزی است، پیروزیای که شکست دشمنان اسلام را قطعی میسازد.
این پیروزی، پیام روشن مقاومت است:
مقاومت، نهتنها راهبردی موثر، بلکه حقیقتی تاریخی و قطعی است که شکست دشمنان حق و عدل را تضمین میکند. این وعده الهی است که «فإن حزبالله هم الغالبون».
و امروز بعد از گذشت ۱۵ ماه از طوفان الاقصی، شاهد این هستیم که پروژه تثبیت موجودیت رژیم صهیونیستی تاحد زیادی متوقف و با شکست روبه رو شده است؛ فلسطین تبدیل به مسئله اول جهان اسلام و بالاتر از آن تبدیل به مسئله اول آزادی خواهان جهان شده است و شاهد تجمعات و تحرکات اعتراضی نسبت به جنایات رژیم سفاک علیه مردم مظلوم فلسطین هستیم. همه این صحبتها مؤید این نکتهاند که مقاومت در موقعیت فعلی، نه تنها شکست نخورده بلکه قدمهای بزرگی در راه پیروزی نهایی برداشته است؛ هرچند ذکر این نکته لازم است که شکست یا پیروزی نهایی در آخر این مبارزه مشخص خواهد شد.
مهمترین وظیفه جنبش دانشجویی در این برهه همین مسئله جهاد تبیین است چرا که تمرکز اصلی دشمن در زمین بازی رسانه است و پمپاژهای خبری که تولید یاس و ناامیدی و ترسیم فضای شکست میکنند. رهبر معظم انقلاب بارها فرمودهاند که بهرغم حوادث تلخ و جنایات رژیم غاصب صهیونی در غزه، کرانه باختری و لبنان، تاکنون پیروز صحنه طرفِ جهاد فیسبیلالله بوده است و به توفیق الهی پیروز نهایی این صحنه، جبهه مقاومت و حزبالله خواهند بود.
دیدگاهتان را بنویسید